آرامش ابدی

ذهن پنهان

آرامش ابدی

ذهن پنهان

توصیه می کنم نخوانیدش.

چند هفتهء پیش تصمیم گرفتم بنویسم که چه ها دارد پیش می آید (می رود). ذهنم یاری نمی کند که همه را به یکباره بنویسم. سعی می کنم هرشب یکی به شماره ها اضافه کنم. ترتیب هم تنها براساسِ ترتیبِ خطور به ذهنم است و نه اهمیت.(این را می نویسم که بعدها خودم را کمتر سرزنش کنم که چرا این مهمتراز آن بوده برایم و آن یکی نه!). حاصل هم شده است همینی که می بینید.
کمی طولانیست و بیشتر به اعتراف نامه ای می ماند.
توصیه می کنم نخوانیدش.  

۱:افتاده ام درون یک سیکل، می روم و در اوج هستم وتنها چند لحظه بعد رویِ منحنیِ بی تفاوتی سیر می کنم. شاید نوعی ارگاسمِ روحی باشد. فکر می کنم بینِ خیلی ها عمومیت دارد ولی کمتر کسی ابراز می کند

۲:فکر نکن حالا که "گل در بر و می در کف و معشوق به کام است..." الزاماً همه چیز باید رو به راه باشد.
گل اش خار دارد ،
می و مستی اش ، گیجی و سردرد بعدش را دارد ،
معشوق هم نیاز به رفعِ حاجت.

۳:دارم بیراهه می روم ، حتی در نوشتنِ همین اعتراف نامهء زپرتی!

۴:یادم نمی آید که در موردِ آن حسّ رفتن چیزی نوشتم یا نه.
به هر جا و هر مرحله ای که می رسم ، می خواهم بروم و نایستم. دائم در حرکت باشم ، ... ، خلاصه اینکه یک جا بند نمی شوم.
نشان به این نشان که عاشقِ این تابلوهایِ توقّف مطلقاً ممنوع ام.
نمی گذارند یک جا بایستی...

۵:فقط و فقط دلم گرفته ، اگر دنبالِ خواندنِ چهار خط حرفِ حساب هستید،
اشتباه آمده اید!
اینجا خبری نیست.

۶:شش تا شد!
چقدر چیزها بهتان گفتم!
هیچ وقت به حرف زدن و چیز نوشتن به چشمِ مسکّن نگاه نکن ،
اینها تنها اندکی شبیه به شرابند،
در صد ها متفاوت است.

۷:از این نقشِ "ناجی" تو وجودِ آدما بیزارم،
چرا نمی خواید بفهمید که امثالِ من نیازی به ناجی ندارن،
اگه میبینی دارن غرق میشن،
چون هوس کردن،
تا حالا هم نشده بمیرن،
یکیو می خوام که بیاد باهم از این غرقا بشیم

۸:بعضی چیزها را خُب نمی گنجد که بخواهم بنویسم ، مثلاً قضیهء آن تصادف را.

۹:هیچ کدام از این شماره ها حقّ مطلب را ادا نکرد.

۱۰:دیگه بسه فکر کنم

نظرات 2 + ارسال نظر
sepideh یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:24 ب.ظ http://deltange-naseria.blogsky.com


سلام دوست عزیز، خسته نباشی ...

دلتنگ ناصریا آپدیت شد با :

دیر زمانیست که بارانی ام ....

http://deltange-naseria.blogsky.com

منتظر حضور گرمت هستم ....

موفق باشی ...

فرهاد چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:34 ب.ظ http://miracle.blogsky.com

من ازون آدمایم که دوس دارم غرق شم هیچ وقتم نمی‌میرم..تازه تنها چیزی که دنبالش هستم حرف نا‌حسابی...فکر کنم جای خوبی اومدم...این شد معجزه و حال امروزم..چون اصلا حالم خوب نیس شاید غرقم..اما با نوشتت حال کردم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد