روح سیاه
خیره می کند چرا نگاه مات خود
به آنچه از گذشته ما نده است
پیکره سنگی سفیدش را
جا میگذارد’ می رود
همچون شبی که از پس صبحی سفید می آید
دور افتاده از همه
نمی داند
زمان ِپایان ِ اوست
(قیچی)
کاشکی من جای این آدم تو عکس بودم!!!!
او را در در آسمان جستجو می کنند آنان که نمی بینند...
ای خدا یار شوی باده دوار شویمن به رقص آمده چون مست قلندر در بادتا به خود باز رسانم دل گمراه شبیدل دیوانه ما را به خدا یار ببردای خدا یار شوی باده دوار شویدل دیوانه ما را به تو گمراهی بودتا که بیداد کند با دل گمراه شبی دل افسون شده ام تاب غریبی داردزلف گیسوی تو بردش پی دلدار شبیما قلندر شده ایم بر ره این گمراهی تا که بیداد کند آه خدا باز شبیشب که گمراه کند مست قلندر در بادهمه گمراه شوم با دل دلدار شبی
ممنونم
یه جورایی خوشم اومد از نوشتههات اگه دوس داشتی به وبلاگ منم سر بزن..اگه بخوای میتونیم باهم تبادل لینکم داشته باشیم...
حتما
کاشکی من جای این آدم تو عکس بودم!!!!
او را در در آسمان جستجو می کنند آنان که نمی بینند...
ای خدا یار شوی باده دوار شوی
من به رقص آمده چون مست قلندر در باد
تا به خود باز رسانم دل گمراه شبی
دل دیوانه ما را به خدا یار ببرد
ای خدا یار شوی باده دوار شوی
دل دیوانه ما را به تو گمراهی بود
تا که بیداد کند با دل گمراه شبی
دل افسون شده ام تاب غریبی دارد
زلف گیسوی تو بردش پی دلدار شبی
ما قلندر شده ایم بر ره این گمراهی
تا که بیداد کند آه خدا باز شبی
شب که گمراه کند مست قلندر در باد
همه گمراه شوم با دل دلدار شبی
ممنونم
یه جورایی خوشم اومد از نوشتههات اگه دوس داشتی به وبلاگ منم سر بزن..اگه بخوای میتونیم باهم تبادل لینکم داشته باشیم...
حتما